جمعه  هشتم شهریور قسمت شد بعد دو سه ماه دوباره برم کوه که بر عکس یه خورده فشرده هم بود ینی صبح ساعت پنج ونیم که از خونه زدیم بیرون تقریبا ساعتای هشت ونیم هم رسیدیم خونه واغلب برنامه هم پیاده روی بود (چیزی حدود یازده ساعت )

ساعت تقریبا هفت ونیم از میدان انتهایی گرینه که یه درخت کهنسال وتناور هم داشت برنامه شروع شد و از بین باغها وکنار رودخانه زدیم تا سرچشمه رودخونه وبعد هم رفتیم بالا که از اونجا مشهد دید داره والودگیش هم مثل یه لایه خیلی قشنگ رو شهر سایه انداخته دیده میشه

زیبایی مسیر رفت با زیبایی مسیر برگشت از کنار رود خونه وباغها تکمیل شد باغهای سمت گرینه عمده محصولش آلو بود از نوع لواشکی وگردو هم داشت

دو تاکفی ته کفشم انداخته بودم که مثلا راحت باشم اونم حسابی پامو تحویل گرفت وجفت پا ها کمی تاول برداشت پیاده روی هم که زیاد بود باعثش شد ولی تجربه است دیگه ...

خلاصه باعث شده بود شنبه لنگ لنگان برم سر کاربخاطر ولی یک شنبه اش دوباره با همون پا با بچه ها رفتیم  آبقد که اونم خیلی خوب بود باتوجه به نزدیکی فکر میکنم برای پنج شنبه جمعه جای خوبی باشه هم آب داره وهم سایه واگه تا اخر شهریور هم کسی بره موقع برداشت سیب های باغاشون هم هست